رهام رهام ، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

رهام، عشق مامانی و بابایی

هفته سی و یکم

1392/5/16 20:08
نویسنده : مامان مهدیه
142 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسل مامان

خوبی مامانی؟ الهی فدات بشم که دیگه کم کم داره جات تنگ میشه.

جوجه مامانی امروز چهارشنبه 16 مردادماه هست و آخرین روزای هفته سی و یکم هم داره میگذره ایشالا شنبه وارد هفته سی و دوم میشیم و ماه هشتم هم شروع میشه. عسلی جونم دلم برات یه کوچولو شده.نمیدونی وقتی با اون دست و پاهای فنقلیت شکم مامانو فشار میدی چه حالی میشم. همش میگم کاش یه جوری میشد احساسات رو هم مثل فیلم ضبط کرد و این احساس این روزامو به شما گل قشنگم ضبط میکردم. من و بابایی خیلی خیلی دوست داریم مامانی. دوست ندارم این روزا بگذره خیلی حال خوبی دارم همشم واسه خاطر بودن شما هست البته یه روزایی هم کلی کم صبر میشم و همش دوست دارم این 2 ماه باقی مونده هم زود بگذره که ببینمت. خلاصه مامانی اینم از احوالات درهم برهم من.

آخی، از خاله مهشاد جونت بگم مامانی که حسابی دوست داره هر وقت میرم خونه مامان جون اینا هر 1 ربع میاد و با شما حرف میزنه و قربون صدقت میره. خیلی دوست داره. ما هم دوست داریم خاله جونی 

ما منتظر اومدنت میمونیم عسلم شما اصلا عجله نکن. راستی امروز دوست شما کیارش جون که نی نی دوست مامانی هست به دنیا اومد.
 خاله الهام تو اتاق عمل بود و من و شما هم تو استخر. نشد که بریم ملاقاتش آخه ساعت ملاقات 3 تا 5 بود و باید 2 ساعت منتظر می موندیم. 

رهام جونم خوب تو دل مامی بزرگ شو و مراقب خودت باش که این 2 ماه هم زودی بگذره و بیای پیشمون.

دوست دارم عسلم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)