یه روز خوب سه نفری
جوجوی ناز مامان امروز شما 52 روزه شدی. عشق من روز به روز داری بزرگتر و نازتر و با نمک تر میشی. مامانی فدات شه عسلم. کارای تازه میکنی، کم کم داری به عروسکایی که به کریرت آویزون کردم واکنش نشون میدی و باهاشون حرف میزنی. عاشق این هستی که فقط یه نفر دربست بشینه کنارت و باهات حرف بزنه. وقتی داری شیر میخوری منم باید کاملا حواسم به شما باشه و نگاهت کنم و یه قربون صدقه ای هم برم وگرنه غرغر میکنی و خوب شیر نمیخوری. این همه نازت به کی رفته مامانی؟!!! وقتی باهات حرف میزنیم شما هم از خودت صدا در میاری و با زبون خودت جواب میدی. مامان جونتو میشناسی و چه دلبری براش میکنی دیدنی دستاتو با چنان اشتهایی میخوری که هرکی ندونه فک میکنه چند ساعتی ...