هفت ماهگی پسری جونم

عزیز دل مامان سلام

اول از همه به خاطر این تاخیر یک ماهه از شما عسل خودم عذرخواهی میکنم، البته میدونم که هیچ عذری پذیرفته نیست ولی خوب خیلی سرمون شلوغ بود این یک ماه 

زودی میرم سر شیرین کاریهات و کارایی که این ماه انجام میدی و کارایی که تازگی یاد گرفتی.

تقریبا 3، 4 هفته میشه که دیگه خودت میشینی.

وقتی میگم دست دست دس دسی شما دست میزنی و میخندی 

ماشین سواری و ماشین بازی رو دوست داری و سوار ماشین که میشیم بلند از خودت صدا در میاری و مثلا قان قان میکنی. توی خونه هم وقتی ماشیناتو میذارم کنارت که بازی کنی میگیری تو دستات و همینطور که حرکتشون میدی صداشونم در میاری. قربونت برم نارنده ی (راننده) من.

حموم کردن و آب بازی رو دوست داری 

دیگه اصلا یه جا بند نمیشی حتی تو خواب هم همش قل میخوری.

دست و پا شکسته یه سینه خیزی هم میری و دو روزه که داری سعی میکنی چهار دست و پا شی.

دندونای پایینت داره در میاد و لثه ات متورم شده و دوست داری همه چیو گاز بزنی.

همچنان نانای میکنی و یه حرکت دیگه هم بهش اضافه شده، با تکیه به پاهات بدنتو تکون میدی 

برای ددر رفتن حسابی ذوق میکنی و خیلی دوست داری ببریمت بیرون.

همش دوست داری کنارت بشینم و باهات بازی کنم و به محض اینکه از کنارت بلند میشم غرغر و نق نق شما هم بلند میشه البته یه وقتایی هم خیلی پسر خوب و نمونه ای میشی و خودت با خودت بازی میکنی.

تارگی غریبگی میکنی و وقتی نمیخوای بغل کسی بری خودتو میچسبونی بهم و سرتو برمیگردونی سمت بغلم.

یه وقتایی هم ناز میکنی و خجالت میکشی و تو بغلم خودتو سُر میدی.

10 اردیبهشت قرار بود یه مسافرت  دو سه روزه بریم که به لطف بابایی که کارشو عوض کرد برنامه کنسل شد و موند برای یه وقت دیگه، که البته من خودم از اینکه بابایی کارش عوض شد خیلی خوشحال شدم و مسافرت رو فراموش کردم. بابایییه رییس کار جدیدت مبارک. امیدواریم موفق باشی که میدونیم تو هر کاری نمونه ای. 

اینم عکسای جدید ناز پسرم

آماده شدی بری بیرون

 هفت ماهگیت مبارک عشق مامان 

لیمو شیرین خوردنتو !!!

وقتی قاشقو میگیری و خودت میخوای بخوری

اینم نتیجه اش و زندگی مامان و بعدم حمام !

اینم چندتا از عکسای آتلیه شما گل قشنگم. چون امکان اسکنشون نبود از روشون عکس گرفتم، کیفیتش پایینه که ایشالا تو اولین فرصت عوضشون میکنم.

عزیزکم مثل همیشه دوست دارم و هر روز تو رو نفس میکشم.